خلاصه داستان :

داستان زندگی یه دختر زیبا و خیلی نجیب به اسم رویا که همین زیبایی و نجابتش باعث دردسرش شد …… مشکلات باعث خم شدنش میشه ولی ……
بهش دل می بندن اونم دل می بنده پاک و عاشقانه ولی ……

با تشکر از yase sorkh عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

خلاصه داستان :

کامران بعد از سال ها زندگی تو غرب برمی گرده ایران. به دنبال اشخاصی که به گذشته ش پیوند خوردن. اشخاصی که باعث شدن اون به اجبار ایرانو ترک کنه. حالا برگشته برای انتقام انتقامی که…

با تشکر از ЯЭ乙νДИ عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

خلاصه داستان :

جریان از خوابای آشفته شروع میشه که از تلخی گذشته است…

مردی که زنش رو از دست داده … خودش مونده و یه بچه دو ساله … پی یه راز بزرگه که از کوچیکی ازش مخفی شده… میخواد بفهمه اون چیه و میفهمه ولی به هیشکی نمیگه … فقط خودش میدونه و باباش… وقتی میفهمه باهاش کنار میاد و زمان میگذره و به زندگیش سر و سامان میده و منتظر میشه… انتظارش پایان پیدا میکنه و الان وقت کاره ، کاری که وقتی میری برگشتنت دست خودت نیست… اون آدم منم محمد افروخته

با تشکر از محمد قیم عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .